1- حسد:شخص مناظره کننده معمولاً دچار رذیلت حسد است، زیرا گاه پیروز میشود و گاه شکست میخورد و دیگران رقیب او را تأیید میکنند و حجت او را قویتر میشمارند. از اینرو وی به رقیب خود حسد میورزد و آرزوی زوال نعمت و توان علمی او را در دل میپروراند.2- تکبر:مناظره کننده بر همگنان و همسان خود تکبر میفروشد و در مجالس میکوشد جایگاه بهتر را به بهانه عزت علم و عالم از آن خود سازد و چنین مینمایاند که چون دانش بیشتری دارد، پس باید جایگاه بهتری به او اختصاص داده شود.3- حِقد:هنگامی که مناظره کننده میبیند دیگران گاه سخن رقیب او را تأیید میکنند و آن را با حالات و حرکات بدنی نشان میدهند، نسبت به آنان نفرت پیدا میکند. حال، گاه این نفرت را ظاهر میسازد و گاه آن را سرکوب میکند و در نتیجه منافقانه لبخندی میزند. در مواردی این نفرت شدید است که تا پایان عمر از سینه او بیرون نمیرود.2-44- غیبت:مناظره کننده غالباً، در هر مجلسی که پیش آید از کاستیها و ناتوانیهای رقیب خود سخن میگوید و داستان پیروزی خود را گزارش میکند. حال اگر وی در گزارش خود دروغ گفته باشد، که تهمت زده و دروغ گفته است. اگر هم در همه آنچه گفته، صادق باشد، به غیبت دچار شده است.5- دروغگویی:شخص مناظرهگر، چه بسا در هنگام مناظره، رقیب خود را احمق، نادان و جاهل خطاب کند و این اتفاقی است که غالباً رخ میدهد و در این انگزدنها، دروغ گفته است.6- خودستایی:مناظره کننده، در هنگام مناظره چه بسا بگوید «ما این مسائل را نیک فراگرفتهایم» و «به دقائق این امور واقفیم» و «اینگونه مسائل بر ما پنهان نمیماند». ادعاهایی از این دست که غالباً در مناظرهها صورت میگیرد، همه برای اثبات توانایی علمی و فنی گوینده است و این چیزی جز خودستایی نیست. حال , ...ادامه مطلب