مناظره، مکالمه و گفتوگویی است دوطرفه که هر طرف با استدلال و ارائه براهین سعی میکند برتری و فضیلت خویش را بر دیگری به اثبات رساند. آداب مناظره، مجموعه ضوابطی است که هنگام بحث و گفتوگوی فلسفی، علمی، دینی و اعتقادی باید مراعات شود.ضرورت بحث از آداب مناظرهاگر بحث و مناظره بر پایه ضوابط منطقی نباشد، نتیجه مطلوبی نخواهد داشت و ازاینرو دانشمندان، فنّ مناظره را از فروع علم منطق محسوب داشته، درباره قواعد آن رسالههایی فراهم ساختهاند: «و چون متعلّم را در طریق بحث و مناظره خطا ممکن است، ناچار است او را از آداب بحث، یعنی آن چیزها که به آن احتراز کند از خطای در بحث».در این رسالهها نخست به شرح اصطلاحات خاص این فن پرداختهاند، از قبیل وضع، یعنی عقیده اظهار شده در آغاز بحث که به اثبات یا ابطال آن میپردازند؛ سائل یا ناقض وضع، یعنی کسی که میخواهد وضع را نقض کند و غرض او آن است که حافظ وضع را به تناقضگویی بکشد؛ مجیب یا حافظ وضع، یعنی کسی که از وضع دفاع میکند و میکوشد گرفتار تناقض نشود؛ منع، یعنی نپذیرفتن مقدّمه با آوردن دلیلی بر ردّ آن؛ موضع، یعنی حکمی کلّی که احکامی جزئی از آن به دست آید به گونهای که هر یک از این احکام برای مقدّمهشدن در قیاس جدلی به کار رود؛ نقض اجمالی، نقض تفصیلی و جز آن. سپس ضوابط آن را متذکّر شدهاند.مسلمانان، فن مناظره پس از گسترش علم کلام و فقه پدید آمد، زیرا فقیهان و متکلّمان ناگزیر بودند برای اثبات آراء و عقاید خود استدلال کنند. به همین جهت، با استفاده از منطق ارسطویی، به مرور آداب بحث و مناظره را تدوین کردند.تواناییهای مناظرهکنندهگانقبل از هر چیز مناظرهکنندگان باید این تواناییها را دارا باشند:۱. آشنایی کامل با اقسام قضایای مشهور متناسب با هر موضوع و , ...ادامه مطلب
1- حسد:شخص مناظره کننده معمولاً دچار رذیلت حسد است، زیرا گاه پیروز میشود و گاه شکست میخورد و دیگران رقیب او را تأیید میکنند و حجت او را قویتر میشمارند. از اینرو وی به رقیب خود حسد میورزد و آرزوی زوال نعمت و توان علمی او را در دل میپروراند.2- تکبر:مناظره کننده بر همگنان و همسان خود تکبر میفروشد و در مجالس میکوشد جایگاه بهتر را به بهانه عزت علم و عالم از آن خود سازد و چنین مینمایاند که چون دانش بیشتری دارد، پس باید جایگاه بهتری به او اختصاص داده شود.3- حِقد:هنگامی که مناظره کننده میبیند دیگران گاه سخن رقیب او را تأیید میکنند و آن را با حالات و حرکات بدنی نشان میدهند، نسبت به آنان نفرت پیدا میکند. حال، گاه این نفرت را ظاهر میسازد و گاه آن را سرکوب میکند و در نتیجه منافقانه لبخندی میزند. در مواردی این نفرت شدید است که تا پایان عمر از سینه او بیرون نمیرود.2-44- غیبت:مناظره کننده غالباً، در هر مجلسی که پیش آید از کاستیها و ناتوانیهای رقیب خود سخن میگوید و داستان پیروزی خود را گزارش میکند. حال اگر وی در گزارش خود دروغ گفته باشد، که تهمت زده و دروغ گفته است. اگر هم در همه آنچه گفته، صادق باشد، به غیبت دچار شده است.5- دروغگویی:شخص مناظرهگر، چه بسا در هنگام مناظره، رقیب خود را احمق، نادان و جاهل خطاب کند و این اتفاقی است که غالباً رخ میدهد و در این انگزدنها، دروغ گفته است.6- خودستایی:مناظره کننده، در هنگام مناظره چه بسا بگوید «ما این مسائل را نیک فراگرفتهایم» و «به دقائق این امور واقفیم» و «اینگونه مسائل بر ما پنهان نمیماند». ادعاهایی از این دست که غالباً در مناظرهها صورت میگیرد، همه برای اثبات توانایی علمی و فنی گوینده است و این چیزی جز خودستایی نیست. حال , ...ادامه مطلب