332- امام على عليه السلام و تربيت نخبگان بزرگ شيعى‏

ساخت وبلاگ

على عليه السلام بخشى از عمر با بركت خويش را به تربيت نخبگان و فرهيختگان سياسى، اجتماعى و دينى اختصاص داد؛ بزرگانى كه هر يك نمادى از انديشه و عمل اسلامى بودند. در واقع براى جاودانگى و تعميق يك انديشه، تفكر و فرهنگ، همواره تربيت و پرورش مردان و زنانى لازم است كه از توان فكرى و ذهنى، ويژگى‏هاى اخلاقى و رفتارى و در مجموع از ادراك، عمل درست و موقعيت‏شناسى برخوردار باشند. اين رسالت بزرگى است كه رهبران خردمند و هوشمند مكاتب و اديان بر دوش دارند و اگر به نيكى از عهده آن برآيند، با فراز و فرودهاى دولت‏ها و قدرت‏ها، انديشه و راه آيينشان محو نخواهد شد، بلكه به صورت جريانى فكرى و فرهنگى، نهضتى را ايجاد خواهد كرد.

امام على عليه السلام در بخش‏هايى از خطبه‏ ها و نامه‏ ها به چنين مردان و زنانى اشاره دارد كه در وارستگى و كمال انسانى، درك معنويت و بينش اسلامى و پايدارى و عمل درست، نمونه و سرآمد بودند.

عنصر اساسى در فرايند تربيت بزرگانى كه هر يك از رهبران بزرگ الهى بودند- و از همين‏رو همواره مورد بغض و كينه دشمنان قرار داشتند- محبت و جذبه بى نظير امام على عليه السلام بود؛ چنان‏كه استاد مطهرى مى‏گويد:

مسلّماً ملاك دوستى او جسم او نيست ... و باز محبت على از نوع قهرمان‏ دوستى كه در همه ملت‏ها وجود دارد نيست. هم [چنين‏] اشتباه است كه بگوييم محبت على از راه محبت فضيلت‏هاى اخلاقى و انسانى است و حب على حب انسانيت است. درست است كه على مظهر انسان كامل بود و درست است كه انسان نمونه‏هاى عالى انسانيت را دوست مى‏دارد، اما اگر على همه اين فضايل انسانى را- كه داشت- مى‏داشت، آن حكمت و آن علم، آن فداكارى‏ها و از خود گذشتگى‏ها، آن تواضع و فروتنى، آن ادب، آن مهربانى و عطوفت، آن ضعيف‏پرورى، آن عدالت، آن آزادگى و آزاديخواهى، آن احترام‏ به انسان، آن ايثار، آن شجاعت، آن مروّت و مردانگى نسبت به دشمن ... آن سخا و جود و كرم و ... اگر على همه اينها را- كه داشت- مى‏داشت، اما رنگ الهى نمى‏داشت، مسلّماً اين قدر كه امروز عاطفه‏ انگيز و محبت‏ خيز است، نبود.

على از آن نظر محبوب است كه پيوند الهى دارد. دل‏هاى ما به طور ناخودآگاه در اعماق خويش با حق سراسر پيوستگى دارد و چون على را آن آيت بزرگ حق و مظهر صفات حق مى‏يابند، به او عشق مى‏ورزند. درحقيقت پشتوانه عشق على، پيوند جان‏ها با حضرت حق است كه براى هميشه در فطرت‏ها نهاده شده و چون فطرت‏ها جاودانى است، مهر على نيز جاودان است ... ايمان و اخلاق اوست ... كه به وى جذبه الهى داده است.[1] اين جذبه الهى است كه مردان و زنانى بزرگ مى‏پروراند كه بسيارى از آنها جنبش اجتماعى و نهضت فرهنگى بزرگ شيعى را در دوران بعد از او رهبرى مى‏كنند؛ همانند جنبش‏هاى متعدد عليه امويان در عراق، نهضت بزرگ كربلا و نهضت متعدد توابين در عراق- بعد از عاشوراى سال 61 هجرى- كه در راه انديشه و آيين امام عليه السلام و هويت شيعى، بيشتر آنان به شهادت رسيدند.

آرى، تاريخ گواهى مى‏دهد كه امام عليه السلام دوستان و محبانى داشته كه در راه ولا و محبت او جان باخته‏اند؛ كسانى كه دست ناپاكانى چون زياد بن ابيه و پسرش عبيدالله، حجاج بن يوسف، متوكل و در رأس همه اينها معاوية بن ابوسفيان به خونشان آلوده است.[2][3]



[1] ( 1). مرتضى مطهرى، جاذبه و دافعه على عليه السلام، ص 100 و 101.

[2] ( 2). همان، ص 104.

[3] احمدى، حميد، تاريخ امامان شيعه، 1جلد. صص 112 و 113

+ نوشته شده در  جمعه بیست و ششم خرداد ۱۳۹۶ساعت 23:41  توسط دکتر نقی سنائی  | 
وبلاگ شخصی دکتر نقی سنائی - علمی فرهنگی ...
ما را در سایت وبلاگ شخصی دکتر نقی سنائی - علمی فرهنگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4drsanaei4 بازدید : 194 تاريخ : شنبه 27 خرداد 1396 ساعت: 2:29